بنیاد پژمان: پروژهی کافهموزه میزبانِ صحبتها و در ادامه جلسهی پرسش و پاسخ با مراد منتظمی، کیوریتور تِیت و کارشناس تاریخ هنر در زمینهی تلاش عمومی برای مطالعهی مرزها و الگوهای در حال تغییر مدرنیسم جهانی و بهویژه خاورمیانه و شمال آفریقا میباشد. این صحبتها به طور همزمان توسط سهراب کاشانی به فارسی ترجمه میشود.
خلاصه
میشل فوکو فیلسوفی است که به ما آموخت چگونه ساختار قدرت عمدتا به سرکوب سیاسی و اجبار عقیدتی متکی نیست، و در عوض اغلب به تولید دانش و کنترل بستگی دارد. در چند دههی اخیر عرصهی جهانی هنر معاصر به واسطهی یک "چرخش مردمشناسانه" به شدت دستخوش تغییر شدهاست. هنرمندانی که تمایل دارند مانند مردمشناسان، باستانشناسان، مورخان، ویراستاران، و یا مسولان بایگانی و فعالان حوزهی دانش عمل کنند اغلب خود را در روندی متناقض مییابند: افزایش و جمعآوری اطلاعات در حالی که همزمان آن اطلاعات به چالش کشیده میشود و نقض میشود. چه کسی صحبت میکند؟ چه کسی مینویسد؟ چه کسی فیلم میسازد؟ کِی و کجا؟ با و یا به چه کسی؟ تحت کدام محدودیت اجتماعی یا سازمانی؟ در طول یک تحقیق، اغلب چگونه داستان در "واقعیت" مداخله میکند؟ این پرسشها به اندازهی خود اطلاعات مهم شدهاند. چه از طریق فیلم، چیدمان هنری، تمسخر موزهها و چه با فعالیتهای مردمی، هنرمندان خود را چون "محافظانی" میبینند برای ذهنیتهای محل مشاجره و در حال اصلاح. در چنین بستری که متدولوژیهای متعددی در آن فعال اَند، "مردمشناسانه" دِینی از دانش به عهدهی هنر نمیگذارد. درست برعکس، هنر، با اختصاصِ فضایی باز برای ساختارشکنی، جنبهی علمیِ دانش را دگرگون میکند. با حرکت روی خطِ ناواضحِ میان آرشیوهای شخصی و جمعی، هنرمند به مثابهی محقق راه را برای یک "کلاژ" چندگانهی تکه تکه از تجربهها و گفتمانها باز میکند. تماشاچی به صورت موثر بخشی از جستوجو میشود.
مکان و تاریخ:
بنیاد پژمان: کندوان
چهارشنبه، ۵ آبان
خلاصه
میشل فوکو فیلسوفی است که به ما آموخت چگونه ساختار قدرت عمدتا به سرکوب سیاسی و اجبار عقیدتی متکی نیست، و در عوض اغلب به تولید دانش و کنترل بستگی دارد. در چند دههی اخیر عرصهی جهانی هنر معاصر به واسطهی یک "چرخش مردمشناسانه" به شدت دستخوش تغییر شدهاست. هنرمندانی که تمایل دارند مانند مردمشناسان، باستانشناسان، مورخان، ویراستاران، و یا مسولان بایگانی و فعالان حوزهی دانش عمل کنند اغلب خود را در روندی متناقض مییابند: افزایش و جمعآوری اطلاعات در حالی که همزمان آن اطلاعات به چالش کشیده میشود و نقض میشود. چه کسی صحبت میکند؟ چه کسی مینویسد؟ چه کسی فیلم میسازد؟ کِی و کجا؟ با و یا به چه کسی؟ تحت کدام محدودیت اجتماعی یا سازمانی؟ در طول یک تحقیق، اغلب چگونه داستان در "واقعیت" مداخله میکند؟ این پرسشها به اندازهی خود اطلاعات مهم شدهاند. چه از طریق فیلم، چیدمان هنری، تمسخر موزهها و چه با فعالیتهای مردمی، هنرمندان خود را چون "محافظانی" میبینند برای ذهنیتهای محل مشاجره و در حال اصلاح. در چنین بستری که متدولوژیهای متعددی در آن فعال اَند، "مردمشناسانه" دِینی از دانش به عهدهی هنر نمیگذارد. درست برعکس، هنر، با اختصاصِ فضایی باز برای ساختارشکنی، جنبهی علمیِ دانش را دگرگون میکند. با حرکت روی خطِ ناواضحِ میان آرشیوهای شخصی و جمعی، هنرمند به مثابهی محقق راه را برای یک "کلاژ" چندگانهی تکه تکه از تجربهها و گفتمانها باز میکند. تماشاچی به صورت موثر بخشی از جستوجو میشود.
مکان و تاریخ:
بنیاد پژمان: کندوان
چهارشنبه، ۵ آبان